جوک | جک | اس ام اس های خنده دار
مورد داشتیم دختره رفته پمپ بنزین یارو بهش گفته آزاد یا دولتی!؟
دختره گفته پیام نور!
دو نفر سکته کردن ، یک نفر غش کرد ه، دولتم سهمیه بنزین جایگاهو قطع کرد
تورو خدا اینقــدر عکس پروفایل هاتونو عـوض نکنیـن
.
.
.
عاشــق یکی شـده بـودم گمـش کـردم :|
آقا ما هرجا واسه کار رفتیم یه نگا بهمون انداختن گفتن تست اعتیادم داری؟
حالا واسه معافیت سربازی که رفتیم دکتره گفت
جوون به این پهلوونی حیف نیست نره سربازی :|
رفتم شلوار جین بخرم، اولی رو پرو کردم یه کم تنگ بود.
فروشنده گفت: یه دوبار بپوشی جا باز میکنه!
دومی رو پوشیدم یه کم گشاد بود. فروشنده گفت:
چیزی نیست یه دو بار آب بخوره تنگ میشه
لامصبا شلوارم هوشمند کردن!
ﺑﻌﺪ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﻗﻠﯿﻮﻥ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺘﻪ ﮐﯽ ﺁﺏ ﻗﻠﯿﻮﻥ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﯿﺸﻪ ﺑﺮﯾﻢ؟
میگن : قلیونِ اینقدر خندیده تنباکوش سوخته
ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺳﻔﺮﻩ ﺧﻮﻧﻪ هم ﺫﻏﺎﻝ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻣﺮﺩﻩ …
در آسانسور باز کردم دیدم یه دختره وایساده، گفتم خرابه؟
گفت: نه گفتم پس چرا وایسادی؟
گفت: رو در نوشته ظرفیت 4 نفر، وایسادم پر شه دیگههههه :|
منو بیخیال عادت دارم
ولی آسانسوره بیچاره رفته سر خیابون مسافر بزنه
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﻨﺪﻭﻧﻪ ﺑﻪ ﺷﺮﻁ ﭼﺎﻗﻮ ﺑﺨﺮﻩ ﺍﺯ ﻭﺍﻧﺘﯽ
ﯾﺎﺭﻭ ﭼﺎﻗﻮ ﺯﺩﻩ ﺑﻪ ﻫﻨﺪﻭﻧﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺧﻮﺑﻪ؟
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺘﻪ ﺧﻮﺑﻪ، ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﺳﺎﻟﻤﺸﻮ ﺑﺪﯾﻦ
3 ﺗﺎ ﺧﻮﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺯ ﻣﺤﻞ ﺍﺛﺎﺙ ﮐﺸﯽ ﮐﺮﺩﻥ
ﺟﺴﺪ ﻭﺍﻧﺘﯿﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪﻩ …
ﺷﺎﮔﺮﺩﺷﻢ ﺭﻓﺘﻪ ﺭﻭ ﺩﺭﺧﺖ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﭘﺎﯾﯿﻦ
تا میگی هندونه جیغ میکشه
زندگیم خوب بود . . .
درسم خوب بود . . .
کارم رو برنامه بود . . .
تو مهمونی ها تو جمع بودم . . .
خوابم به موقع بود . . .
تا اینکه یه از خدا بی خبری اومد گفت:
واقعا گوشیت اینترنت نداره!؟
مردی به سبیل و ته ریش نیست…
مرد کسیه که بتونه با شلوار کُردی خلاف جهت باد بدوئه
پاسخ منطقی اکثر پدرهای ایرانی در مقابل
اجازه گرفتن فرزندانشان برای انجام کاری:
۱) اگر قبلا کسی آن کار را انجام نداده باشد:
آخه کی تاحالا همچین غلطی کرده که تو میخوای بکنی؟
۲) اگر قبلا کسی آن کار را انجام داده باشد:
حالا هر کی هر غلطی کرد تو هم باید بکنی؟
ﻃﺮﻑ ﻓﺎﻣﯿﻠﯿﺶ “ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ” ﺑﻮﺩﻩ!
ﻣﯿﺮﻩ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﯿﮕﻔﺘﻪ: ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ
ﯾﺎﺭﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﯿﮕﻔﺘﻪ: ﺣﺎﺿﺮ ﻗﺮﺑﺎﻥ!
ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻫﻢ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻔﺘﻪ : ﺍﺣﻤﻖ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩﻡ! ﺻﺎﻑ ﺑﺎﯾﺴﺖ!
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮏ ﻫﯿﺄﺕ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺑﯿﺎﻥ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ!
ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺁﺑﺮﻭﺵ ﻧﺮﻩ ﺑﻬﺶ ﯾﮏ ﻣﺎﻩ ﻣﺮﺧﺼﯽ ﻣﯿﺪﻩ
ﻫﯿﺄﺕ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﻭﻣﺪﻧﺪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻔﺖ: ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ
ﻫﻤﻪ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍ ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻧﺪ : ﺭﻓﺘﻪ ﻣﺮﺧﺼﯽ
در آرایشگاه:
+ خب آقا مجتبی چقدر تقدیم کنم
– قابل نداره، همون ده تومن.
(یک ماه بعد)
+ خب آقا مجتبی چقدر تقدیم کنم
– قابل نداره، همون دوازده تومن
(یک ماه بعد)
+ خب آقا مجتبی چقدر تقدیم کنم
– قابل نداره، همون پونزده تومن
و همچنان این داستان ادامه دارد :|
این که میگن آدم تو محدودیت ها پیشرفت میکنه واقعا راست میگن
مثلا خود من 10 دقیقه نتم قطع شد
تو همین محدودیت تونستم نت همسایه رو هک کنم
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ:
ﻣﻦ ﺟﺴﺪ رﻭ ﻣﯿﺎﺭﻡ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎ ﭘﻮﻟﻮ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ!
ﻫﯿﭽﯽ ﻃﺮﻑ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﻗﺮﺍﺭﻣﻮﻥ ﻋﻮﺽ ﺷﺪ!
ﺩﻓﻨﺶ ﮐﻦ ﻓﻘﻂ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﻗﻄﻊ ﮐﻦ ﺑﯿﺎﺭ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﺎ مطمئنن شم ﮐﺸﺘﯿﺶ :|
کرک و پرم ریخت ﮔﻮﺷﯿﻢ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻡ!
چیزمو ول کن
خودت چیزمو ول کن
چیز خودمه
نخیر چیز منه
کشمکش دو موش سر چیز (Cheese = پنیر)
افکار خاک برسریتو ببر جای دیگه اینجا زن و بچه زندگی می کنه
امروز صبح دختر عزیزی زنگ زده برای خرید بلیط کنسرت
گفت: چنده؟ گفتیم: 40 تومانی ، 60 تومانی ، 70 تومانی و …
گفت: اینا چه فرقی میکنن؟
گفتیم: بستگی داره که شما کجا بشینین!
گفت: ما ستارخان میشینیم :|
دیروزکلیدمو تو ساختمون گم کردم
امروز رفتم از سرایدارمون میپرسم
که کلید پیدا نکرده کسی براتون بیاره؟
گفت مشخصات بده
گفتم چند تا کلیده وصله به یه حلقه
گفت : عه خودشه بیا بگیر :|